شروط 12 گانه ضمن عقد
آیا بعد از عقد میتوان مهریه را افزایش داد؟
در قوانین آمده است که افزایش ثانوی مهریه قابل استناد نیست این به این معنی است که بعد از وقوع عقد و ثبت مهریه اگر طرفین تصمیم به افزایش مهریه بگیرند و حتی افرار نامهای تنظیم و توضیحاتی را اضافه کنند، شرایط جدید نمیتواند به عنوان مهریه اصلی تلقی شود در واقع افزایش بعدی یک تعهد است که عنوان و امتیازات مهریه را ندارد.
میزان مهریه همان اظهار اولیه در حین عقد رسمی است
گاهی اوقات خانوادهها اصرار به جاری شدن صیغه عقد نزد فرد معین و مشهوری را دارند و در همان صیغه که با حضور شاهد و رعایت همه جوانب شرع و قانون صورت میگیرد، مهریه محدودی اعلام میشود سپس خانوادهها برای ثبت در دفتر خانهها، میزان مهریه را افزایش میدهند که از نظر قانون مورد قبول نیست.
مهریه اصلی همان میزانی است که هنگام جاری شدن صیغه عقد اعلام میشود، بنابراین خانوادهها هنگام مراجعه به محضر گاهی مهریهای مغایر به آنچه شفاهی توافق کردهاند، درج میکنند، این اظهار در محضر، مستند خواهد بود و دادگاه به توافق قبلی که رسمی نبوده، توجهی ندارد.
وعدههای قبل از عقد، تعهد ایجاد نمیکند
در خواستگاری، توافق پسر و دختر و یا خانوادههای دو طرف درباره ازدواج تعهد و حتی مشروعیت رابطه زناشویی ایجاد نمیکند.
طبق قانون تصمیم بر ازدواج، ایجاد تعهد برای زوجین نمیکند حتی اگر تمام یا قسمتی از مهریهای که بین طرفین برای ازدواج مقرر شده است، پرداخت شده باشد.
بنابراین هر یک از زن و یا مرد در زمان خواستگاری تا زمانی که صیغه عقد جاری نشده است میتواند از ازدواج امتناع کند و طرف دیگری نمیتواند به هیچ وجه، او را مجبور به ازدواج کرده و یا به جهت صرف نظر از ازدواج، طلب خسارت کند و تا زمانی که عقد منعقد نشده است نمیتوان دو طرف را ملزم به زندگی زناشویی کرد.
در نتیجه وعدههایی که عرفا بین خانوادهها رد و بدل میشود هیچ ارزش حقوقی و یا سند رسمی را ندارد.
شروط 12 گانه ضمن عقد نکاه که در صورت تحقق هر یک زن می تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید.
طلاق حقي نيست كه به مرد عطا شده باشد و از زن بازداشته شده باشد بلكه طلاق آخرين راه چاره ايست كه براي پايان دادن به زندگي هاي بدون عاطفه و مشقت بار در نظر گرفته شده است و می تواند هم از سوی زن و هم از سوی مرد و یا با توافق طرفین از دادگاه درخواست شود.
لیکن مسئوليت فردي كه اختيار بيشتري در اين موضوع دارد بيشتر است لذا بايد توجه داشت افرادي كه از روي هوا و هوس به اين امر اقدام مي كنند و با بروز كمترين اختلافات آنرا چاره كار خود مي دانند روزي بايد در مقابل خداوند متعال پاسخگو باشند كه آيا واقعا امكان ادامه زندگي به هيچ وجه وجود نداشته و آيا آنها همه سعي خود را براي ادامه زندگي كرده اند؟ و بايد پاسخ دهند چرا چيزي را كه خداوند امر به محكم و استوار كردن آن كرده به راحتي از هم گسسته اند.
مواردی که قانون به زن حق تقاضای طلاق داده است:
خودداری شوهر از دادن نفقه:
برطبق ماده 1129 قانون مدنی در صورت خودداری شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم دادگاه و الزام او به دادن نفقه ، زن می تواند برای طلاق به دادگاه رجوع کند و دادگاه شوهر را اجبار به طلاق می نماید.همچنین در صورت عجز شوهر از دادن نفقه. زنی که می خواهد به دلیل عدم پرداخت نفقه از همسرش طلاق بگیرد، نمی تواند به طور مستقیم از دادگاه تقاضای طلاق کند بلکه باید در مرحله نخست برای مطالبه نفقه دادخواست ارائه بدهد و دادگاه حکم صادر نماید و از مرد بخواهد نفقه را پرداخت کند. اگر امکان اجرای این حکم نبود و مرد از دادن نفقه سرباز زد و یا حتی قادر به پرداخت نفقه نبود، آن وقت است که زن می تواند بر طبق ماده 1129 درخواست طلاق دهد.
عسر و حرج زن:
بحث عسر و حرج همان چیزی است که در مادهی ۱۱۳۰ به آن اشاره شده و احراز آن برعهدهی دادگاه است. بر اساس این ماده ” در موارد زير زن ميتواند به حاكم شرع مراجعه و تقاضاي طلاق نمايد در صورتيكه براي محكمه ثابت شود كه دوام زوجيت موجب عسر و حرج است مي تواند براي جلوگيري از ضرر و حرج زوج را اجبار به طلاق نمايد و در صورت ميسر نشدن به اذن حاكم شرع طلاق داده ميشود” . قانون گذار در تبصرهی مادهی ۱۱۳۰ از قانون مزبور، عسر و حرج را اینگونه تعریف کرده است: «بهوجود آمدن وضعیتی که ادامهی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد» در واقع عسر و حرج دارای مفهومی عرفی است و به همین دلیل قانونگذار به ذکر مصادیق تمثیلی آن پرداخته است، مانند سوءِ معاشرت شوهر که میتواند از مصادیق سوءِ رفتار وی تلقی شود. مواردی که در قانون بهعنوان مصادیق تمثیلی از مفهوم عسر و حرج نام برده شده است، عبارتند از:
ترک زندگی خانواده توسط شوهر حداقل به مدت شش ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب بدون عذر موجه؛
اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا ابتلای او به مشروبات الکلی و امتناع زوج از ترک آنها یا عدم امکان الزام شوهر به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است؛
محکومیت قطعی شوهر به حبس پنج سال یا بیشتر؛
ضرب و جرح یا فحاشی یا هرگونه سوءِ رفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زن قابل تحمل نباشد؛
ابتلای شوهر به بیماریهای صعبالعلاج روانی یا مسری یا هر عارضهی صعبالعلاج دیگر که زندگی مشترک را مختل کند مثل بیماری سارس یا ایدز.
نکتهی مهمی که برای تقاضای طلاق بهواسطهی عسر و حرج باید بهیاد داشته باشیم، اثبات مصادیق عسر و حرج و احراز آن در دادگاه است تا قاضی را برای صدور حکم طلاق بهواسطه عسر و حرج قانع کنیم برای مثال: اثبات «ترک انفاق» که موجب تنگدستی و قرار گرفتن زن در وضعیت عسر و حرج میشود، با ادلهی متعدد (حکم قطعی مبنی بر الزام بر تأدیهی نفقه، حکم قطعی کیفری مبنی بر ترک انفاق توسط زوج به استناد مادهی ۵۳ قانون حمایت از خانواده) امکانپذیر است. یا در خصوص موضوع عسر و حرج بهواسطهی اعتیاد همسر که در بند دیگری ذکر شده است، چنانچه در این رابطه حکمی مبنی بر محکومیت زوج صادر یا پروندهی قضایی مطرح باشد با استناد به سوابق بستری شدن زوج در کمپهای ترک اعتیاد، تمامی این سوابق ادلهای برای اثبات عسر و حرج به خاطر اعتیاد خواهد بود. در خصوص اثبات عسر و حرج بهواسطهی سوءِرفتار زوج، سوابق شکایت از زوج توسط زوجه یا احکام صادره در این خصوص احراز عسر و حرج توسط دادگاه سهلتر خواهد بود. زیرا برعهدهی مدعی (زوجه) است تا با تمسک بر ادلهی اثبات دعوی به اثبات امور موضوعی بپردازد و بتواند عسر و حرج خود را در دادگاه ثابت کند و در این بین وجود احکام قضایی و کیفری راه را برای اثبات عسر و حرج هموارتر میکند.
لازم به ذکر است که در طلاق به دلیل عسر و حرج لازم نیست که پول یا مبلغی از جانب زن به مرد پرداخت شود (طلاق زن بهواسطهی کراهت از شوهر با دادن مبلغی پول، طلاق خلع نام دارد) و این طلاق یعنی طلاق بهواسطهی عسر و حرج از جانب مرد قابل رجوع نیست.
شروط ضمن عقد نکاح که در صورت تحقق هر یک زن می تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید:
بر طبق ماده1119 قانون مدنی “طرفين عقد ازدواج ميتوانند هر شرطي كه مخالف با مقتضاي عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج يا عقد لازم ديگر بنمايد مثل اينكه شرط شود هر گاه شوهر زن ديگر بگيرد يا در مدت معيني غائب شود يا ترك انفاق نمايد يا بر عليه حيات زن سوءقصد كند يا سوء رفتاري نمايد كه زندگاني آنها با يكديگر غير قابل تحمل شود زن وكيل و وكيل در توكيل باشد كه پس از اثبات تحقق شرط در محكمه و صدور حكم نهايي خود را مطلقه سازد.”
مشروح این شروط به تفکیک در عقدنامه ازدواج آمده است که زوج با امضای این شروط برای زوجه این حق را قائل می شود که در صورت تحقق آن شرط، به تنهایی درخواست طلاق بدهد. این شروط به قرار زیر هستند:
محکومیت شوهر به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر، یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی از پرداخت، منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به 5 سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد نیز یکی دیگر از شروط ضمن عقد نکاح است که به زن امکان مطلقه شدن را میدهد.
ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خللی وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد، فروش اثاثیه منزل و وارد نمودن ضرر به سلامت جسمی و روحی زن و فرزند شود.
زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا اینکه 6 ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت کند، زن میتواند با مراجعه به دادگاه و بدون حضور شوهر طلاق خود را ثبت کند.
از جمله مواردی که دادگاه تقاضای زن را برای طلاق میپذیرد و در عقدنامه نیز ذکر شده، محکومیت قطعی زوج بر اثر ارتکاب به جرم و اجرای هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر است که مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی زن باشد تشخیص این امر نیز با توجه به وضع و موقیعت زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.
دیوانه بودن مرد در زمانی که امکان فسخ وجود ندارد.
اشتغال مرد به کاری که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه بزند در این صورت زن میتواند تقاضای طلاق کند.
چنانچه زوج مفقودالاثر شود و ظرف 6 ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود نیز دادگاه حکم طلاق را صادر میکند.
همین شرط از شروط دوازده گانه عقد نکاح، بچهدار نشدن مرد پس از گذشت 5 سال از زندگی مشترک به جهت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر است که در این صورت زن میتواند تقاضای طلاق کند.
زن میتواند از دادگاه تقاضای صدور طلاق کند، در صورت خودداری شوهر از دادن خرجی زن و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت 6 ماه.
بدرفتاری زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل کند.
بیماری خطرناک غیر قابل درمان مرد در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد.
آخرین شرطی که زوج در عقدنامه آن را امضا می کند و اختیار طلاق را به همسرش میدهد، ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر است که در صورت وقوع این مورد، زن حق طلاق را از مرد میگیرد.
خدمات تخصصی گروه ما
(بر روی موارد کلیک کنید)
دستور موقت
تامین خواسته
الزام به تعهد غیرمالی
مستثنیات دین
دعوای تخلیه ید
ایفای تعهد
ابطال رای داوری
فسخ قرارداد
مطالبه وجه
ابطال سند
عدم بطلان قرارداد
الزام به تنظیم سند رسمی
خلع ید
گواهی حصر وراثت
تنفیذ وصیت نامه
بطلان ترکه
جرائم علیه اشخاص
تهدید
فحاشی
خیانت در امانت
افترا
ضرب و جرح
کلاهبرداری
جرائم رایانه ای
سرقت رایانه ای
جعل
مواد مخدر
رابطه نامشروع
مشروبات الکلی
طلاق و رجوع از طلاق
مهریه
جهیزیه
ازدواج مجدد
نفقه زوجه
اجرتالمثل
تمکین و نشوز
حضانت طفل
رفع مزاحمت
سرقفلی
تخلیه
فسخ قرارداد مشارکت ساخت
ابطال معامله
ابطال سند مالکیت
ابطال مبایعه نامه
وقف
دستور فروش
تقسیم ملک مشاع
الزام به تحویل ملک
الزام به تنظیم سند ملک
رفع تصرف عدوانی
رفع ممانعت حق
الزام به تادیه ثمن معامله
چک
سفته
مطالبات دین
مطالبه ثمن
مطالبه خسارت
مطالبه اجاره بها
خسارت تاخیر تادیه
ابطال نامتجاری
ابطال علامت تجاری
درخواست انحلال شرکت
اثبات شراکت
مطالبه سهم را شروع
اعاده اعتبار ورشکسته
انحلال شرکت
ابطال صورت جلسه مجمع
الزام به انتقال سهام شرکت
تقسیم ترکه
انحصار وراثت
طبقات ارث
ابطال وصیت نامه
تصرف مال ورثه
اثبات نسب
نفی نسب
صدور حکم رشد
حذف نام همسر از شناسنامه
دعاوی اداره کار
کارگر و کارفرما
تجدید نظر خواهی
فرجام خواهی
واخواهی
اعاده دادرسی
اعسار و تقسیط
دیوان عدالت اداری